Translate

۱۳۸۶ مهر ۸, یکشنبه

محو اسرائیل؟


آیا ایران، اسرائیل را از روی زمین محو خواهد کرد؟

فرهاد عرفانی – مزدک

پاسخ سوال فوق ، بسیار صریح و روشن است : هرگز! ایران هرگز چنین کاری نخواهد کرد!
درست است که سران جمهوری اسلامی ، گاهگاهی محو اسرائیل را بعنوان یک آرزو و یا حتی یک تهدید ، مطرح می کنند ، اما واقعیت اینستکه ، محو اسرائیل و یا حتی یک جنگ کوچک و کوتاه با اسرائیل نیز ، در عمل ، مطرح نمی باشد !!

در اینجا ممکن است این پرسش مطرح شود که ؛ پس اینهمه هیاهو و سر و صدا برای چیست؟
این پرسش ، یک پاسخ ندارد ، بلکه مجموعه ای از دلایل را می توان بعنوان پاسخ مطرح نمود . پیش از هر چیز باید گفت ، مابین ایران و اسرائیل ، هرگز دشمنی ای وجود نداشته است و دلیلی نیز برای دشمنی وجود نداشته است ! ایران نه مرز مشترک با اسرائیل دارد ، نه منافع مشترک اقتصادی و یا تضاد منافع و نه سابقه تاریخی مشکل ساز . برعکس ! :
اسرائیلی ها ، از نظر تاریخی ، خود را مدیون ایران می دانند و از نظر اقامت هم کیشانشان در ایران نیز ، خاطرهء بدی ندارند . ضمنا وجه اشتراک مهمی نیز با مردم ایران دارند که معمولأ کمتر بدان اشاره می شود و آن دشمنی تاریخی و فرهنگی هر دو کشور با پان عربیسم است!

این حقیقتی است که همه ایرانیان ، در ضمیر پنهان خود ، عربهای ناسیونالیست را دوست نمی دارند و این موضوع بر می گردد به کینه ای کهنه و تاریخی که از دوران اشغال ایران توسط اعراب مسلمان و سرکوب وحشیانه ایرانیان و ویران ساختن تمدن کهن و بزرگ آن دوران ، باقیمانده است . عملکرد روحانیت نیز در گرهگاههای تاریخی ، این احساس را تشدید کرده است.

شاید بتوان به روشنی گفت ، آنچه امروز از جانب دولتمردان ایران ، علیه اسرائیل مطرح می شود مسبوق به سابقهء تعهدی ایدئولوژیک است که روحانیت به نیابت از اعراب بر عهده گرفته است و این موضوع هیچ ربطی ، نه به منافع ملی ایرانیان و ایران و نه به ذهنیت ملت ایران دارد . اما همین نیابت نیز ، با مشکلاتی که برای حاکمیت ایجاد کرده است تا حد زیادی رنگ باخته است و اگر گاهگاهی مشاهده می شود که بخشهائی از حاکمیت به آن می پردازند و یا حتی توسط گروههای فلسطینی و لبنانی به آن صورت عمل می بخشند ، از جهت اعمال عملی تدافعی در برابر تهدیدات غرب و آمریکا در تلاش برای بزیر کشیدن حاکمیت و مشروعیت ان است!

اگر دقت کنیم ، هر زمان که تهدیدات آمریکا و یا غرب علیه حاکمیت اسلامی بیشتر می شود ، همطراز با آن ، تهدیدات جمهوری اسلامی نیز علیه اسرائیل ، بیشتر و آشکارتر می گردد.

و اما مورد دیگر ، که می توان گفت جنبه داخلی دارد و یا به تعبیری خوراک داخلی دارد ، تهدید اسرائیل و رجز خوانی در اینمورد ، نوعی فرافکنی برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات فزاینده داخلی است . این فرافکنی ، تهدیدات داخلی را موقتا دور کرده و بهانهء خوبی بدست می دهد تا مقاومتهای داخلی در برابر سیاستهای نا کارا و غیر موجه ، سرکوب شود !

با توجه به نکات مذکور ، اکنون می توان گفت که در یک شرائط عادی ، محو اسرائیل و یا شعارهائی از این دست را نباید بهیچوجه یک تهدید ، تلقی کرد ، بلکه باید آن را صرفا عملی تدافعی ارزیابی کرد ، اما باید دید در چه صورتی و چه شرائطی جمهوری اسلامی ممکن است واقعأ به یک خطر تبدیل شود ؟ و آیا رژیم ایران قادر است تهدیدات خود را عملی کند ؟

باز هم می خواهم روشن صحبت کنم !:

رژیم ایران ، تنها در صورتی به یک تهدید واقعی تبدیل خواهد شد که حق حاکمیت خود را بصورتی واقعی در خطر ببیند ! به زبان دیگر ، رژیم اسلامی در صورتی که احساس کند بواقع در خطر قرار گرفته و بیم نابودی آن می رود ، قطعأ به خطری عظیم تبدیل خواهد شد ! علت آن نیز ، نه تنها تهدید قدرت و نقض حاکمیت آن ، بلکه بیمی است که این رژیم از نابودی ایدئولوژیک دارد !!! این حاکمیت ، هر آنچه کرده ، بنام اسلام کرده ، بنابراین ، خود را تجلی اسلام بر زمین ! می داند . هم از اینروست که تهدید علیه حاکمیت خود را تهدید علیه موجودیت اسلام می داند !

پس باید طبیعتأ پذیرفت که در صورت احساس خطر ، هر آنچه در توان دارد را بکار گیرد تا آن خطر مفروض ، رفع گردد .

و اما آیا رژیم تهران قادر است که تهدیدات خود را عملی کند ؟

آنان که اندک اطلاعی از مسائل نظامی دارند ، بخوبی می دانند که دورانی که ادوات نظامی ، عامل تعیین کننده قدرت ، در عرصهء رزم بود ، مدتهاست سپری شده است ! بخصوص اسرائیل ، پس از جنگ سی و سه روزه ، اینموضوع را بخوبی درک کرده است . بر این اساس باید اذعان داشت که ایران ، نه تنها اسرائیل ، که قدرتهای بسیار بزرگتر از اسرائیل را نیز قادر است از پای در آورد !!

آنچه تا دیروز نقطهء قدرت قدرتهای نظامی محسوب می شد ، یعنی سلاحهای اتمی ، شیمیائی و میکربی ، امروز به نقطهء ضعف این قدرتها تبدیل شده است ، چرا که این سلاحها و مراکز تولید و نگهداری آنها ، به بهترین اهداف برای یک تهاجم مؤثر تبدیل شده اند !!! امروز دیگر نیازی نیست که یک کشور با صرف هزینهء بسیار و تحمل خطرات فراوان ، دست به تولید اینگونه سلاحها بزند ، بلکه با کمترین امکانات و معمولی ترین سلاحها ، می تواند مراکز تولید و نگهداری این سلاحها را مورد حمله قرار دهد و خطرناکتر اینکه با گسترش نیروگاههای هسته ای در کشورهای بخصوص قدرتمند نظامی ، این تهدید بسیار واقعی تر و عملی تر شده است !

بر اساس آنچه گفته شد ، رژیم تهران ، غیر از ادوات پیشرفته ای که اکنون در اختیار دارد و موقعیت بسیار مطلوب ژئو استراتژیک ، بمعنی واقعی کلمه ، این امکان را دارد که به شعار محو اسرائیل از صفحه ء روزگار ، جامه ء حقیقت بپوشاند !

در پایان ، شاید بتوان گفت ؛ تنها سیاست درستی که اسرائیلی ها (( اگر عاقل باشند! )) می توانند در پیش بگیرند اینستکه به رجز خوانی های جمهوری اسلامی وقعی ننهند و این رژیم را بحال خود بگذارند و مطمئن باشند که این بنای پوسیده ، بخودی خود فرو خواهد ریخت و نیاز به هیچگونه تهدید و دخالتی نیست !
1-7-86

۱۳۸۶ مهر ۵, پنجشنبه

پاسخ سیاه









پاسخ سیاه
جنگ تمیز



فرهاد عرفانی – مزدک


این نوشته می خواهد به پاسخ احتمالی ایران، به یک تهاجم نظامی احتمالی از سوی آمریکا و اسرائیل و یا مجموعهءبلوک غرب، بپردازد. این نوشته از آنرو عنوان (( پاسخ سیاه )) یافته است که به اعتقاد نگارنده ، این پاسخ ، جهان را حداقل برای یک دهه ، در پرده ای از سیاهی قرار خواهد داد !

...

فرماندهان سپاه، در آخرین اظهارات خود اذعان داشتند که، طرحها و نقشه هائی را برای تهاجم به اسرائیل آماده کرده اند . آنها همچنین در پاسخ به ادعای کاخ سفید در مورد اینکه آمریکا گزینهء نظامی را بر روی میز دارد و آنرا کنار نگذاشته است ، گفته اند که: مانیز پاسخ خود را به این گزینه آماده کرده ایم .
در اینجا، نگارنده می خواهد حدس بزند محتوای این پاسخ، چه چیز و یا چه چیزهائی می تواند باشد؟

یکلحظه تصور کنید که مسئولین طراز اول جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی در اتاقی جمع شده اند تا استراتژی خود را در مورد نبرد نهائی با غرب تعیین کنند. بسیار طبیعی است که آنها بدانند ، این نبرد ، نبرد سرنوشت است. خیلی ساده ، یعنی اینکه پس از این نبرد عظیم ، اگر قرار بر شکست باشد ، نه اثری از جمهوری اسلامی و نه اثری از اسلام و نه اثری از گردانندگان این نظام ، باقی نخواهد ماند !

با توجه به تصور فوق ، خواننده این نوشته ، به راحتی می تواند حدس بزند که استراتژی تعیین شده برای نبرد نهائی ، چه خواهد بود ؟ بله ! حدس شما درست است : اگر قرار است ما نباشیم ، دیگران نیز نباید باشند ! اگر قرار باشد ما به چاه سقوط کنیم ، یقه شما را هم خواهیم گرفت و با خود به ته چاه خواهیم برد !!!

استراتژها و تحلیلگران نظامی ایران ، احتمالأ تمامی جنگها و عملیات نظامی آمریکا و اسرائیل را که پس از جنگ دوم جهانی تا به ا مروز بررسی کرده اند. آنها تاکتیک ها و روش های بکار گرفته شده را می دانند و بخصوص در مورد تجهیزات بکار گرفته شده در جنگهای بالکان ، افغانستان ، عراق و ... مطالعهء کافی کرده اند . آنها می دانند که همه توان نظامی غرب ، در یک چیز خلاصه می شود و آن تهاجم وسیع و عمیق ، در زمان کوتاه است ، بگونه ای که طرف مقابل ، مجال سازماندهی مجدد و دفاع را از دست بدهد .
آنها حتی می دانند که در یک تاکتیک برتر نظامی، از کار انداختن دفاع الکترونیک و راداری ، مقدم بر هر چیز است !

آنها می دانند که با آغاز بحران ، بر روی هیچکدام از گزینه های رسانه ای و ارتباطی ، نباید کوچکترین حسابی باز کنند .

آنها می دانند که عملیات اصلی برای فروپاشی ، توسط گروهها و مزدوران از پیش آماده شده قومگرا صورت خواهد پذیرفت ! ...

... و خیلی چیزهای دیگر هست که رهبران نظامی ایران می دانند و احتمالأ در پاسخی که خواهند داد ، این عوامل را مد نظر خواهند داشت.

اما در اینجا ما می خواهیم به پاسخ سیاه بپردازیم ، نه به دانسته های دو طرف نبرد از یکدیگر !
چرا که در زمان حاضر ، رسانه های جهانی ، تقریبأ و یا تحقیقأ ، بطور کامل ، به تحلیل یکسویه آنچه غرب می خواهد انجام دهد می پردازند و در رابطه با پاسخ ایران ، سکوت می کنند !
البته دلیل اصلی این سکوت ، روشن است ، آنها نمی خواهند مردم جهان از عواقب احتمالی عملیات نظامی و جنگ علیه ایران ، چیزی بدانند ، چرا که عملیات نظامی در سکوت ، قطعأ ابعاد و حجم فاجعه را می پوشاند !

پاسخ سیاه :

احتمالا با آغازنبرد، بصورت خودکار ، رهبری سیاسی و علنی جمهوری اسلامی ، موقتا از تصمیم گیریهای کشوری کنار گذاشته شده و همه چیز به دولت سایه ( دولت نظامی ) که از مدتها قبل آماده و وظایف آن تعیین شده است ، منتقل می شود . بنابر این نابودی احتمالی این رهبری ، در عملیات آغازین و پس از آن ، تأثیری در هدایت نبرد و کشور نخواهد داشت !

2- به احتمال قوی ، با تقسیم کاری که صورت پذیرفته است ، دفاع در حوزهء مرزهای کشوری، به ارتش و بسیج، و دفاع و تهاجم متقابل در حوزه خارج از مرزها و در سطح جهان ، بعهده سپاه پاسداران و نیروهای ضد اطلاعات سپاه و ارتش سوم ! ( هسته های عملیاتی سپاه در اروپا و امریکا ) ، گذاشته شده است.

3- همزمان با آغاز نبرد ، بر خلاف تمامی نبردهای کلاسیک مابین کشورها که نیروهای نظامی از فرماندهی واحدی پیروی می کنند ، سه ارتش ایران ، بطور کامل ، در تصمیم و اجرا ، مستقل عمل خواهند کرد !

4- کلیه عملیات پاسخ ، احتمالأ به دو مرحله تقسیم شده است . مرحلهء اول می تواند مرحلهء بازدارندگی و زمین گیر کردن و مرحلهء دوم مرحله انهدام نیروهای مهاجم باشد.

5- با توجه به مسئله مدیریت مستقل جنگ توسط نیروهای مستقل ، می توان حدس زد یحتمل ، فرمان تقابل از جائی صادر نخواهد شد ، بلکه بصورت خودکار ، حداکثر چهل و پنج دقیقه پس از تهاجم دشمن ، همه نیروها در جبهه های مختلف ، بر نقطهء صفر ایستاده باشند !

6- احتمالأ ایران اعلام خواهد کرد که پایتخت کشورهائی که پایگاه نظامی ( برای حمله به ایران ) در اختیار نیروهای غربی بگذارند ، مورد حمله قرار خواهد گرفت.

7- به احتمال زیاد، طرح اشغال کویت ، امارات و بحرین ، آماده و پس از چهل و هشت ساعت از شروع جنگ به اجرا گذاشته خواهد شد . در اجرای مرحله دوم جنگ ، اشغال مراکز این کشورها ( در کنترل خلیج فارس ) از اهمیت حیاتی برخوردار است . نیروهای زمینی و ذخیره سپاه ، در این عملیات ، نقش اصلی را خواهند داشت .

8- با آغاز مرحلهء بازدارندگی ، تلاش خواهد شد ارتباط نیروهای مهاجم با نیروهای پشتیبانی و تدارکات قطع شود.

9- اهداف اولیه ( که نیروهای تهاجمی ایران ، بر آنها متمرکز خواهند شد ) احتمالا عبارتند از ناوهای هواپیما بر آمریکا، انگلیس و... در خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند ، مرکز فرماندهی نیروهای ناتو در افغانستان ، مراکز فرماندهی نیروهای آمریکائی و انگلیسی در عراق ، پایگاههای اتمی اسرائیل ، مراکز نظامی و انبارهای مهمات و فرودگاهها و تولید آب و برق و صنایع مهم اقتصادی اسرائیل و به احتمال قوی، نیروگاههای اتمی متحدین آمریکا تا شعاع دو هزار کیلومتر، که انتظار می رود از هم اکنون، توسط موشکهای شهاب سه ، هدف گیری شده باشند !!!

10- به احتمال زیاد ، با آغاز تهاجم ایران به نیروهای غربی و اسرائیل ، چهار جبهه جنگ سوریه ، لبنان ، عراق و افغانستان ، گشوده خواهد شد و نیروهای طرفدار ایران ، بمثابه نیروی زمینی سپاه ، وارد عمل خواهند شد. احتمالأ ورود نیروهای حزب الله لبنان ، حماس و ... به خاک اسرائیل در این طرح پیش بینی شده است !

11- می توان پیش بینی کرد که ایران ، تمامی توان نظامی خود را بر روی مراکز اصلی تغذیه تسلیحاتی دشمن متمرکز کند و در این راستا ، کافی است که یکلحظه بیاندیشید ، پس از انهدام ناوهای آمریکائی و متحدانش ، توسط هواپیماهای انتحاری و موشکهای زیرسطحی و سطح به سطح و... ، چه آتش عظیمی خلیج فارس را در بر خواهد گرفت . آنگونه که شاید صدور نفت ، حداقل برای دهسال، از تنگه هرمز ، منتفی خواهد شد. اسرائیل نیز ، پس از انهدام مراکز اتمی آن ، قطعا دیگر حرفی برای گفتن نخواهد داشت و یحتمل ، تبدیل به، تنها، یک خاطرهء شیرین ! برای غرب خواهد شد !!

12- به احتمال زیاد، هواپیماهای تهاجمی ، به بمباران همزمان چاهها و مراکز صدور نفت و همچنین پالایشگاههای شش کشور شورای همکاری خلیج فارس خواهند پرداخت و تلاش خواهند کرد که این مراکز را بطور کامل منهدم و از کار بیندازند . کشتیهای نفتکش این کشورها نیز ، در محدوده خلیج فارس ، تنگه هرمز و دریای عمان ، مورد حمله نیروهای ویژه نیروی دریائی سپاه قرار خواهند گرفت. این عملیات ، احتمالا در بیست و چهار ساعت آغاز جنگ ، پایان خواهد پذیرفت.

13- احتمالا ماموریت نابودی نیروهای آمریکائی و انگلیسی در عراق ، بعهده القاعده و طالبان و داوطلبان پاکستانی ( که با آغاز جنگ، مرزهای ایران ، برای عبور ، به روی آنان گشوده خواهد بود ) گذاشته خواهد شد .
در این زمینه ، شیعیان عراقی بنا به فتوای مراجع تقلید ایران ، با این گروهها ، همکاری خواهند کرد.

14- ارتش سوم ایران ( نیروهای ویژه ایران در اروپا و آمریکا ) ، احتمالأ همزمان با آغاز عملیات سپاه علیه نیروهای متجاوز ، ماموریت انهدام منابع انرژی ، برق ، آب ، صنایع مادر و فرودگاهها، پلها، راهها، و ... را در کشورهای شرکت کننده در تجاوز ، به اجرا خواهند گذاشت . به احتمال قوی ، مراکز تولید تسلیحات شیمیائی و میکربی و اتمی غرب ، اهداف اصلی در این عملیات خواهند بود !

15- در حوزهء داخل کشور، به احتمال زیاد ، دفاع از مرزها و مناطق بین شهری را ارتش بعهده خواهد داشت و دفاع از شهرها و مناطق مسکونی را سه میلیون نیروی ذخیره سپاه پاسداران بعهده خواهند گرفت .
یک میلیون از نیروی ذخیره بسیج نیز ، بعنوان نیروهای پشتیبانی سپاه ، در صورت نیاز ، بکار گرفته خواهند شد. نیروی اخیر ، به احتمال زیاد،جایگزین نیروهای مهاجم به کویت ، امارات و بحرین خواهند شد.

16- تمامی عملیات ضد حمله ایران، در حوزه های برون مرزی ، احتمالأ حداکثر در طی ده روز به اتمام خواهد رسید. پس از این عملیات ، کل خاور میانه باید از حضور نیروهای متجاوز پاکسازی شده باشد.

17- به احتمال زیاد ، با آغاز جنگ ، ایران از کلیه پیمانهای بین المللی خارج و در اسرع وقت به تولید انبوه و گسترده سلاحهای اتمی ، شیمیائی و میکروبی اقدام خواهد کرد.

18- احتمالأ در صورت استفاده نیروهای متجاوز از سلاح اتمی ، سپاه وظیفه خواهند داشت پایتختهای اروپائی را مورد حمله میکربی قرار دهد !

شاید خوانندهء این نوشته تصور کند ، تمامی این حرفها یک خیالپردازی بلند پروازانه است، اما این حقیقتی است که: اگر قرار بر وقوع یک جنگ تمام عیار بین ایران و غرب باشد ، غربی ها باید بدانند که هدایت ایران اکنون در دست کسانی است که حتی به ایران و مردم آن فکر نمی کنند . و دلشان به حال ایشان نمی سوزد چه رسد به دولتها و ملتهای غربی، که اساسأ از منظر ایشان، کافر و نجس هستند و خونشان مباح است !

غربی ها باید بدانند که متاسفانه در نبرد احتمالی ، ملت ایران ،اجبارأ پشت سر جمهوری اسلامی خواهد ایستاد ! دلیل آنهم ساده است ، چرا که در تهاجم غرب ، این روحانیت حاکم نیست که آسیب می بیند ، بلکه این ملت ایران و هستی آن است که مورد تجاوز قرار خواهد گرفت ، پس بسیار طبیعی است که همراه و همگام با نیروهای حاکم، در دفاع از کیان و هستی خویش ، به مقابله برخیزد !!!

31-6-1386